به گزارش قدس آنلاین، دو سال از حضور مهدی قرهشیخلو در سازمان اوقاف و امور خیریه سپری شده است. در حالی که مهمترین مسئولیت این مرکز برگزاری مسابقات رسمی جمهوری اسلامی ایران است و انتظار میرفت که عملکرد او را با وضعیت مسابقات و شیوه اجرای آن بسنجند، اما شیوع کرونا در سراسر جهان باعث شد تا مسابقات قرآن آنگونه که باید و شاید قابل قیاس با ادوار قبل نباشد. در چنین شرایطی برخی اعتقاد دارند که مهمترین دستاورد و عملکرد دوساله او در سازمان اوقاف و امور خیریه نه برگزاری مسابقات در دوره کرونا، بلکه سر و سامان دادن به ستاد راهبری طرح ملی حفظ قرآن کریم است؛ ستادی که تا قبل از سال ۹۸ فراز و فرود بسیاری داشت، اما پس از آن به تعادل نسبی رسید و شاهد برگزاری جلسات منظم آن بودهایم. با وجود این هنوز هم نقدهای جدی به این ستاد و به طور کل مسائل مربوط به حفظ قرآن کریم وارد است. هفته گذشته قرهشیخلو در استودیوی این رسانه قرآن حضور یافت تا به سؤالات خبرنگار ما درباره آخرین وضعیت فعالیت مرکز امور قرآنی سازمان اوقاف پاسخ دهد.
* مهمترین بحثی که این روزها در عرصه فعالیتهای قرآنی شنیده میشود، تغییر ساختار فعالیتهای قرآنی کشور است. دیدگاههای متعددی وجود دارد. عدهای اعتقاد دارند که با وجود ساختارهای فعلی نمیتوان به رشد و توسعه فرهنگ قرآنی در جامعه دست یافت. لذا باید ساختارها تغییر کند. تحلیل شما چیست و آیا ساختارهای فعلی پاسخگوی رشد و ارتقای فرهنگ قرآنی هستند یا خیر؟
این بحث فقط به ساختار برنمیگردد. در گذشته بسیاری از ساختارها را در کشور تغییر دادیم، اما اتفاقی رخ نداد. بنابراین باید جامعتر به این موضوع نگاه کنیم. برای اینکه فعالیتی موفق باشد باید از جهات مختلف توسعه پیدا کند که یکی از آنها ساختار است. بحثهای دیگری همچون نیروی انسانی، بودجه، طرح و برنامه، نظارت و ارزیابی نیز موثر است. پس اینکه بگوییم اگر ساختار درست شود همه چیز درست میشود، شاید چندان درست نباشد. ساختار از عواملی است که اگر درست طراحی شود، میتواند، مؤثر باشد. فکر میکنم بعد از چهل سال از انقلاب اسلامی حتماً به یک بازبینی جدی در فعالیتها نیاز داریم و میتوانیم وضعیتی را طراحی کنیم که مطلوبتر از وضع فعلی باشد. وضع کنونی اشکالات زیادی دارد و همه بر ایراد داشتن آن تأکید میکنند، اما نمیدانم چرا مسئولان این حوزه عزمی برای اصلاح ندارند؟
موضوع دیگر این است که وضع موجود نیاز به بازنگری دارد و باید دوباره طراحی شود. البته نیاز به مباحثه است. به نظرم تمرکز از تکثر بهتر است و بهتر جواب خواهد داد. به جای اینکه شاهد تعدد دستگاههای قرآنی باشیم، میتوانیم یک مسئول قرآنی در کشور داشته باشیم تا در حوزه سیاستگذاری، نظارت، تعیین چارچوب و اعمال سیاستهای قرآنی کلان این بخش مسئول باشد. در اجرا نیز میتوانیم شاهد تکثر باشیم و هیچ مشکلی را ایجاد نخواهد کرد. البته اجرا را باید به بخش مردمی واگذار کنیم. حاکمیت چارچوب و سیاستهای کلی را مشخص کند و در اجرا به سراغ بخشهای مردمی برویم که تکثر دارند. الان در حوزه سیاستگذاری تمرکز لازم وجود ندارد و معلوم نیست سیاستگذاریم یا مجری یا هر دو.
* صحبتهای شما بیش از هر چیزی تشکیل سازمان واحد قرآنی را به ذهن متبادر میسازد. فکر میکنید با تشکیل چنین سازمانی، مشکلات فعالیتهای قرآنی کمرنگ میشود؟
باید بنا را بر تمرکز گذاشت؛ یعنی دستگاه مشخص و پاسخگو باشند. ضمن اینکه در ساختار جدید مردم باید تکلیف خود را بدانند که با چه کسی طرف هستند. این مدل میتواند در قالب یک سازمان یا وزارتخانه یا هر چیز دیگری باشد. در وضعیت فعلی بخشهای مختلف کارهای قرآنی مشابهی را انجام میدهند. باید به خاطر منافع کشور، قرآن و مردم بیطرفانه یک مدل را طراحی کنیم تا منفعت آن به مردم و جامعه برسد و مردم احساس کنند که در این وادی مسئول کار مشخص است.
* از پاسخ شما برداشت میشود که در سیاستگذاری مشکل وجود دارد، در حالی که شورای توسعه فرهنگ قرآنی و دبیرخانه آن ادعا دارند که در سیاستگذاری به خوبی عمل شده و همین ساختار میتواند پاسخگوی نیازهای قرآنی کشور باشد. با توجه به اینکه در عرصه فعالیتهای قرآنی سیاستگذار واحدی برای همه نهادهای قرآنی وجود دارد، این ساختار نمیتواند پاسخگوی نیازها باشد؟
اگر این ساختار پاسخگو بود، شاهد طرح چنین مباحثی نبودیم و کسی در مورد تغییر ساختار بحث نمیکرد. بنابر این حتماً جوابگو نبوده است که همه به دنبال تغییر ساختارند. ضمن اینکه اشاره کردم که همه چیز به ساختار برنمیگردد؛ به عنوان مثال سازمان ملی جوانان با وزارت ورزش ادغام شد و وزارت ورزش و جوانان تشکیل شد، اما در عمل اتفاق خاصی رخ نداد، چرا که لوازم دیگری در کنار ساختار هست که باید آنها را هم مد نظر قرار داد.
* اگر از بحث ساختار بگذریم، به موضوع ستاد راهبری طرح ملی حفظ قرآن کریم میرسیم، ستادی که از چند سال قبل مسئولیت آن به سازمان اوقاف و امور خیریه واگذار شده است. با اینکه طی این سالها اقدامات خوبی از سوی آن انجام شده و جلسات منظم برگزار میشود، به نظر میرسد همچنان در مقدمات کار باقی ماندهایم و برای رسیدن به مطالبه مقام معظم رهبری باید از مقدمه عبور کرد تا به متن برسیم. با روندی که مشاهده میشود، نمیتوان زمانی را برای عبور از مقدمهچینی متصور بود. چقدر زمان باید بگذرد تا از این مقدمات عبور کنیم و به اصل موضوع برسیم؟
در حال حاضر تقریباً همه این کارها اتفاق میافتد و همه چیز متوقف نشده است. اگر هرکس کار خود را به خوبی انجام دهد، بخش عمدهای از مشکلات برطرف میشود. ما در حال انجام کار ستادی هستیم و نباید کسی انتظار برگزاری کلاس حفظ قرآن داشته باشد. به عنوان ستاد راهبری طرح ملی حفظ قرآن کریم باید کارهای زیرساختی را انجام دهیم. سپس در اجرا میتوان از ظرفیت بسیار کشور استفاده کرد. برخی مواقع دوستان گلایه میکنند که ستاد به گونهای عمل میکند که خروجی آن یک حافظ قرآن هم نخواهد بود، در حالی که کار ستاد تربیت حافظ و برگزاری کلاس آموزشی نیست. ما باید سامانهای را طراحی کنیم که فعالیتهای مربوط به حفظ در اجزاء مختلف را روشن کند و تکثرها نیز تجمیع شود.
* همه این حرفها درست است و باید این کارها صورت بگیرد، اما ۱۰ سال برای این کارها زیاد نیست؟ ۱۰ سال است که خودمان را درگیر کارهایی همچون تعریف حافظ قرآن و طراحی سامانه کردهایم. شما به عنوان دبیر ستاد راهبری طرح ملی حفظ قرآن کریم میتوانید زمانی را اعلام کنید؟
کارهایی که به ما سپرده شده است و وظیفه ما در ستاد هست در حال انجام است، بخش زیادی از کار سامانه انجام شده و در مرحله امضای قرارداد است، با این وضعیت پیشبینی میشود این سامانه طی هفت یا هشت ماه آینده به بهرهبرداری برسید. در بحث تربیت معلم هم کارهایی را شروع کردهایم و به نظر میرسد در این زمینه نیازها برطرف شده و نیاز چندانی نداریم. تمام این موارد و موارد دیگری که وجود دارد نشان میدهد ما پیگیر کارهای ستادی خودمان هستیم و آنها را حتیالمقدور به بهترین نحو انجام میدهیم، اما اصل موضوع حفظ قرآن کریم این موضوعات نیست، اصل این است که فرهنگ حفظ قرآن در کشور ایجاد شود، یعنی باید مردم علاقهمند به این باشند که قرآن را حفظ کنند.
* به نکته خوبی اشاره کردید. تقریباً همه اعتقاد دارند تا زمانی که فرهنگ جامعه به سمت قرآنی شدن نرود، نباید منتظر پیشرفت در حفظ قرآن باشیم. فکر میکنید چه زمانی فرهنگ جامعه قرآنی میشود و چگونه امکانپذیر است؟
اگر بتوانیم بدنه جامعه را به قرآن نزدیک کنیم و قرآن برای زندگی روزانه مردم جایی باز کند، به گونهای که خود را موظف بدانند در طول شبانهروز چند دقیقه را به قرآن اختصاص دهند، آن وقت میتوان گفت که جامعه با قرآن انس پیدا کرده است. سپس کمکم مردم به تدبر در آن و حفظ قرآن فکر میکنند. بسیاری از قدیمیها بدون اینکه سواد چندانی داشته باشند، بسیاری از ابیات حافظ، فردوسی و سعدی را حفظ هستند. علت چه بود؟ چون در خانوادهها شاهنامهخوانی مرسوم بود و مردم با این فرهنگ انس داشتند و اشعار را ناخودآگاه حفظ میکردند، در صورتی که الان اینگونه نیست و حتی ممکن است بسیاری از افراد تحصیلکرده نتوانند دو بیت از اشعار فردوسی را از حفظ بخوانند. همین امر در مورد حفظ قرآن صدق میکند. اگر میخواهیم به ۱۰ میلیون حافظ قرآن برسیم، باید در گام اول ۵۰ میلیون نفر با قرآن انس داشته باشند و هر روز آن را قرائت کنند. این کار فقط برعهده ستاد حفظ نیست، بلکه رسانه، مسئولان و بزرگان کشور باید کمک کنند تا به این مرحله برسیم.
* در حال حاضر مسئولان دستگاهها، مدیران رسانهها و بسیاری که شما اشاره کردید در بحث توسعه فرهنگ قرآنی و قرآنی شدن جامعه نقش دارند و عضو ستادند و شاید از همین روست که انتظار میرود ستاد حداقل در عرصه سیاستگذاری و ریلگذاری برای توسعه فرهنگ قرآنی اقداماتی را انجام دهد.
بسیاری از این سیاستها طراحی شده، اما آیا اجرای این سیاستها برای دستگاهها در اولویت بوده است؟ در ستاد دستگاههایی داریم که مخاطبان بسیار گستردهای دارند و میتوانند موثر باشند، اما درباره اینکه موضوعات قرآنی اولویت این دستگاهها باشد تردید داریم. در پایش عملکرد دستگاهها نتایجی به دست آمد که آن را به بالاترین مسئولان دستگاهها ارائه دادیم تا منشأ تصمیمات جدیتر آنها شود، اما آنها نیز نتایج را به مجموعههای قرآنی زیر نظر خود ارجاع دادهاند، در حالی که مجموعههای زیردست در جریان اتفاقات هستند. موضوعی که میتواند اثربخش باشد این است که اگر مقرر شده که اتفاقی در صدا و سیما، آموزش و پرورش، نیروهای مسلح و بسیاری از دستگاههای دیگر رخ دهد، باید بالاترین مسئول همان نهاد پای کار بایستد نه اینکه کارها را به مجموعههای زیردست خود، که مسئول امور قرآنی هستند، ارجاع دهند.
اگر بتوانیم حفظ و انس با قرآن را برای مسئولان به یک مسئله درجه یک تبدیل کنیم، شاید اقداماتی را انجام دهیم و جهش داشته باشیم، اما تا وقتی که قرآن جزء اولویتهای یک تا ۱۰ سازمانها نباشد، وضعیت به همین منوال خواهد بود. همچنین اینکه قرآن جزو اولویتهای اصلی دستگاهها قرار بگیرد، از عهده ستاد راهبری حفظ قرآن کریم خارج است و مسئولان ارشد نظام باید پای آن بایستند. سؤالی که در مورد حفظ قرآن و دغدغهمندی مسئولان وجود دارد این است که رئیسجمهور با وجود تمام مسئولیتهایش چقدر دغدغه قرآن دارد و چقدر برای این کار وقت صرف خواهد کرد. همیشه مسائل فرهنگی از لحاظ ساختار، امکانات و رسیدگی مسئولان در آخرین مرحله اهمیت قرار دارد.
* یکی از نقدهایی که درباره ستاد راهبری طرح ملی حفظ قرآن کریم بیان میشود، حضور نداشتن مسئولان در جلسات است. جلسات این ستاد عمدتاً با حضور کارشناسان قرآنی دستگاهها برگزار میشود، در حالی که اگر بخواهیم کار پیش برود، باید مسئولان بالادستی در جلسات حضور پیدا کنند. به دنبال چارهاندیشی برای رفع این مشکل هستید؟
طبیعتاً چون جلسات درباره قرآن است، کسانی با مسئولیت مستقیم حضور مییابند.
* حرف شما درست است اما اغلب نه تنها مسئولان بالادستی حضور پیدا نمیکنند، بلکه گاهی مسئولان ارشد قرآنی نیز در جلسات ستاد حاضر نمیشوند و جلسات در سطح کارشناسان قرآنی دستگاهها برگزار میشود!
به هیچ وجه حضور نیافتن مسئولان قرآنی دستگاهها قابل پذیرش نیست و دستگاهها نمیتوانند از یک سطح خاص مدیریتی پایینتر در جلسات حضور پیدا کنند. شخص باید مسئولان بالادستی را توجیه کند. معمولاً دوستان شرکت میکنند اما در برخی موارد جلسات در سطح کارشناسی برگزار میشود که دلایل خاصی دارد. درخواست ما از دستگاههای عضو این است که حداقل بالاترین مسئول قرآنی در جلسات حضور یابد.
* یکی از آخرین مصوبات ستاد راهبری طرح ملی حفظ قرآن کریم، ارائه گزارش از وضعیت حفظ قرآن کریم به مقام معظم رهبری در پایان سال است. پیشبینی شما از بازخورد چنین گزارشی چیست؟
ارائه این گزارش مصوبه ستاد بود و منظور ما این نیست که به حضرت آقا گزارش بدهیم که چقدر موفق بودهایم، هر چند اعتقاد داریم که نسبت به ابتدای انقلاب پیشرفت بسیار خوبی داشتهایم، اما کافی نیست. در یکی از جلسات بحث بر سر این بود که گزارشی را از اتفاقات این حوزه و آسیبها ارائه دهیم. یکی از آسیبها اهمیت نداشتن موضوع قرآن برای بسیاری از مسئولان دستگاههاست و میتواند یکی از موضوعات گزارش باشد.
یکی دیگر از آسیبها مشخص نبودن سهم مردم است. آیا اگر مسئولان به میدان بیایند همه چیز محقق میشود؟ خود مردم نقشی ندارند؟ مردم در محرم نشان دادهاند که چه ظرفیت بالایی برای تبدیل کردن یک کار کوچک به حرکت اجتماعی بزرگ دارند. در محرم هیچ سازمانی نمیتواند مدعی باشد که کار مربوط به ماست، چراکه صددرصد مردمی است. هر شهروندی دوست دارد که در دهه محرم حتی با نذر یک کیلو شکر در اجرای مراسم آن سهم داشته باشد. چرا در ماه رمضان این اتفاق برای قرآن نمیافتد؟ این مردم همان مردم هستند و ما هم بین قرآن و امام حسین(ع) فرقی قائل نیستیم. پس اگر میخواهیم یک اتفاق جهادی و جهشی رخ دهد، هم مسئولان باید به وظایف خود عمل کنند و هم مردم با جدیت وارد شوند. اگر نگاه مردم تغییر کند، اتفاق بزرگی رخ میدهد. پس در این گزارش میتوانیم از مقام معظم رهبری کمک بطلبیم که از مردم بخواهند بیشتر به قرآن روی آورند. ایشان در زمانی که در اوج شیوع کرونا گرفتار بودیم، در مورد مساوات سخنی را فرمودند و بلافاصله با موجی از کمکهای مردمی و برنامههای مساوات مواجه شدیم. در واقع درصددیم که بخشی از موانع را با کمک مقام معظم رهبری و رهنمودهایشان برطرف کنیم.
منبع: ایکنا
انتهای پیام/
نظر شما